تقدیم به آخرین معصوم کربلا
30 مهر 1391 توسط شکروی
آقاي خوبي ها فصل خزان ما شد خزان عمر شما وما اين مصيبت را به محضر يگانه دردانه زمان تسليت عرض مي نماييم .با حزن قلم روي كاغذ مي فشارم كه شما كوچكترين امام كربلا در قلب پاكتان خاطرهها داشتيد از جور زمان از بدي بدكاران ؛ راستي آقا ي من ،در كربلا خوبي بود ويا بهتر بپرسم اصلاً خوب بودن معني داشت .
اي بازمانده كربلا ، كرب وبلا بر جان وتنت نقش بسته بود واين غم عظيم بود كه جگر پاكتان را مي سوزاند نه آن زهر آن نابكار كه آن زهر علت ناقصه وداع شما با زندگي شد و زمينه اي شد كه غم خودتان رابا پيوند به پدر وجد گراميتان تسلي ببخشيد واين است زندگي به رسم عاشقي كه با عشق به خالق قدم به دنيا نهادي وبا جان سپردن عاشقانه به خالق شهادتي عاشقانه را رقم زدي؛ باشد كه در راهتان گام برداريم ودل دلبرمان را شاد نماييم.